گاردنر 9 جنبه هوش را به شرح زیر توصیف کرده است:
*کلامی/زبانی: توانایی فکر کردن،حساسیت به وزن ها، و معانی کلمات، استفاده از واژه ها(نویسندگان، روزنامه نگاران، سخنرانان و شعرا)
*ریاضی/منطق: توانایی انجام عملیات ریاضی،حساسیت به طرح ها منطقی و عددی، توانایی درک کردن زنجیره های طولانی استدلال (دانشمندان، مهندسان، حسابداران و ریاضی دانان)
*دیدی-فضایی-مکانی: توانایی تجسم سه بعدی(معمارها،نقاش ها، مجسمه سازها و دریانوردها)
*موسیقیایی-ریتمیک-موزون: حساسیت به صداهای زیر و بم، ملودی، ضرب آهنگ(آهنگ سازها، نوازندگان و شنونده های حساس)
*حرکتی، جسمی: توانایی کنترل کردن حرکات بدن، کار کردن با اشیاء و قابلیت جسمانی بالا(ورزشکاران وصنعت گرها)
*برون فردی: توانایی درک دیگران و تعامل مناسب با آن ها(معلم های موفق،متخصصان بهداشت و روان درمان گران، فروشندگان و رهبران)
*درون فردی : توانایی درک احساسات، شناسایی ضعف و امیال خود و کنترل آن ها، اداره موفق زندگی شخصی(عالمان دینی و روان شناسان)
*طبیعت گرایانه: توانایی مشاهده و درک طبیعت، حساسیت به گیاهان، جانوران و محیط زیست(کشاورزان، زیست شناسان و پزشکان)
گاردنر معتقد است:"همه ی آدم ها نمی توانند در هر 8 جنبه هوش، قوی باشند، تنها با آموزش می توان یک یا چند حیطه ی آن را تقویت کرد." وی آموزش و رشد همه ی حیطه ها را تلف کردن زمان و انرژی می داند.
*هستی گرا: گاردنر در قرار دادن این نوع هوش در زمره ی هوش های دیگر تردید دارد اما از آن به عنوان"توجه به مسائل غائی انسان" نام می برد.